«اوه. سلام. خخخ». این واکنش ایلان ماسک به خرید یکی از بزرگترین شبکههای اجتماعی دنیاست. شاید هرکس دیگری جای او بود با بیانیهای رسمی و خشک به خرید توییتر واکنش نشان میداد اما ایلان ماسک است دیگر. شخصیت خاص و عجیب وی باعث شده همه به دنبال پاسخ این سوال باشند که هدف او از خرید توییتر چیست؟ مگر همین چند روز پیش از آن انتقاد نمیکرد پس چرا دست به اینکار زده؟
از یک طرف عدهای بر این باورند که ایلان ماسک با بینش تجاری قدرتمندش توییتر را به جاده موفقیت برمیگرداند. عدهای دیگر اما میگویند توییتر تنها یک اسباب بازی برای اوست که اهداف خودش را با آن دنبال میکند. اگر شما هم دنبال پاسخ این سوال هستید در ادامه با ما همراه شوید تا ببینیم این نابغهی دیوانه چه خوابی برای توییتر دیده است.
ماسک به دنبال تصاحب کامل توییتر است؟
ایلان ماسک از زمانی که با فروش پیپل سرمایهای به دست آورد، دنبال خرید کسب و کارهای کوچک و سرمایهگذاری در آنها بوده اما حالا که ثروتمندترین فرد دنیاست، یکراست سراغ خرید یکی از بزرگترین شبکههای اجتماعی دنیا رفته است. او با پرداخت ۲.۸۹ میلیارد دلار ۹.۱ درصد از سهام توییتر را به دست آورد و به هیئت مدیره این شرکت نیز اضافه میشود.
برای درک بهتر دلیل این تصمیم باید شخصیت ماسک و کارنامهی را بررسی کنیم. او ذاتا یک کارآفرین است و شرکتهای بزرگی مثل پیپل، اسپیس ایکس و نورالینک و بورینگ کمپانی را تاسیس کرده که هرکدام در زمینهی کاری خود بازیگر اصلی هستند. هرچند او تسلا را تاسیس نکرده اما از اولین سرمایهگذاران آن بود و حالا این شرکت خودروسازی منبع اصلی ثروت هنگفت او است. بنابراین بعید نیست در آینده بخش بیشتری از سهام توییتر را هم به چنگ آورد و حتی مالک کامل آن شود.
ورود به دنیای رسانهها
ماسک با ۸۰ میلیون فالوور، بیشترین دنبال کننده را در توییتر دارد و اثرگذارترین کاربر آن است. او در این شبکه بسیار فعال است و در پستهایش از علایق شخصی گرفته تا درک جهان هستی، ویروس کرونا و موارد علمی و سرگرمی پیدا شود. حتی سادهترین و بیمعنیترین توییتهای او هم مثل همین «اوه سلام خخخ» حدود یک میلیون بار لایک و دهها هزار بار بازنشر میشوند.
با این حال او بدون نیاز به خرید این گاو شیرده هم میتوانست رایگان از شیر آن بنوشد. این خرید هنگفت حتی از نظر تجاری هم سودده نیست چرا که سطح درآمد و سوددهی توییتر به هیچ عنوان با گوگل، فیسبوک و حتی اسنپچت قابل قیاس نیست. در واقع همین مبلغی که ماسک برای تصاحب ۹ درصد از سهام توییتر پرداخته ۲ برابر کل درآمد این شرکت در سه سال گذشته است.
آنچه که ایلان ماسک را به تصاحب توییتر واداشته همان راهی است که پیش از این بزرگان دیگری رفتهاند: تصاحب یک رسانهی قدرتمند. پیش از این شاهد خرید «واشنگتن پست» توسط جف بزوس؛ «لس آنجلس تایمز» توسط پاتریک سون؛ «آتلانتیک» توسط لورن جابز و… بودیم. در واقع تصاحب رسانههای بزرگ مسیری است که شما را از یک سلبریتی عادی، به شخصیتی اثرگذار و جریان ساز بدل میکند.
از این نظر اقدام ماسک به مراتب از رقبایش هوشمندانهتر به نظر میرسد. توییتر شاید کمتر از اینستاگرام کاربر داشته باشد اما تبدیل به پلتفرمی برای سیاستمداران و صاحبان نفوذ شده. در پلتفرمی که در آن شرکتهای بزرگ برای تبلیغ و رساندن صدایشان به گوش چند هزار نفر هزینهی هنگفتی میپردازند؛ او همین حالا ۸۰ میلیون دنبال کننده دارد.
خرید توییتر و بازی کردن نقش ابرقهرمانی که آمده تا آروزهای کاربران را برآورده کند، نه تنها تعداد دنبال کنندگانش را بیشتر میکند بلکه دایرهی نفوذ او را بیش از بیش گسترش میدهد. از حالا رشد توییتر برابر با رشد قدرت و نفوذ ماسک خواهد بود؛ یک بازی دو سر برد.
ابرقهرمان آزادیبخش توییتر؟
حد و مرز آزادی بیان در شبکههای اجتماعی چند سالی است که به سوژهی داغی تبدیل شده. این بحثها بعد از جنجالهای انتخاباتی سال ۲۰۱۶ پیرامون دخالت روسیه در انتخابات آمریکا و حمله به کنگره توسط طرفداران ترامپ در سال ۲۰۲۰ به اوج خود رسید. جنجالها تا جایی بالا گرفت که توییتر انتشار برخی محتواها را محدود کرد و ترامپ هم از دسترسی به یوتیوب، فیسبوک و توییتر محروم شد.
این محدودیتها به مذاق عدهی زیادی از کاربران و مخصوصا طرفداران ترامپ خوش نیامده و توییتر را به نقض آزادی بیان متهم میکنند. این گروه سعی در راهاندازی شبکهی اجتماعی با استانداردهای خودشان داشتند اما تلاشهایشان برای جذب کاربران در پلتفرمهایی مثل پارلر، Gab، Getter و حتی Truth Social ترامپ راه به جایی نبرده است.
ایلان ماسک هم تقریبا دیدگاههایی مشابه همین گروه دارد و پیش از این بارها از محدودیت آزادی بیان در توییتر گلایه کرده است. او حتی همین هفته و در حالی که بخشی از توییتر را خریده بود از کاربران پرسید آیا به نظر آنها توییتر به آزادی بیان پایبند است که با پاسخ منفی ۷۰ درصد شرکت کنندگان همراه بود.
ماسک پیشتر از احتمال تاسیس یک شبکهی اجتماعی جدید حرف زده بود اما احتمالا با توجه به عملکرد ضعیف پلتفرمهای پارلر و ترامپ از اینکار صرف نظر کرده و در عوض به فکر مالکیت توییتر به عنوان یک لقمهی آماده و اصلاح آن افتاده باشد.
«مارک وینستاین»، بنیانگذار شبکهی اجتماعی MeWe با ابراز خوشحالی از خرید توییتر توسط ماسک گفته اطمینان دارد که وی با حمایت از آزادی بیان اصالت را به توییتر بازمیگرداند. «جورج فارمر»، مدیرعامل پارلر هم دیدگاه مشابهی با وینستاین و میلیونها کاربر دیگر توییتر دارد که ایلان ماسک را به چشم قهرمان آزادی بخش توییتر میبینند.
یکی از راهکارهای ماسک در این راستا تبدیل توییتر به یک شبکهی اجتماعی غیرمتمرکز است که سیاست گذاری و کنترل آن به جای چند نفر محدود، در دست میلیونها کاربرش باشد. البته حتی اگر ماسک چنین هدفی هم داشته باشد کار به این سادگیها نخواهد بود. توییتر همین حالا اعلام کرده که علیرغم اینکه ماسک بزرگترین سهامدار این شرکت است، به تنهایی نمیتواند در مواردی مثل رفع تحریم ترامپ تصمیمگیری کند.
از طرف دیگر چطور میتوان آزادی بی قید و شرط بیان را تضمین کرد و همزمان مانع پروپاگاندا، نفرتپراکنی و انتشار اسپم شد؟ به باور برخی تغییر در شرایط کنونی توییتر به معنی باز کردن درها برای بازگشت اکانتهای نفرت پراکن و آزارگری است که دستشان از توییتر کوتاه شده بود.
تبدیل توییتر به سکوی پرتاب رمزارزها
توییتر میتواند سکوی پرتابی برای رمزارزها هم باشد که از علایق اصلی ایلان ماسک است. بسیاری از رمزارزهای شناخته شده از جمله بیتکوین، اتریوم و دوج کوین بخشی از شهرت را خود را مدیون توییتر هستند. در همین شبکهی اجتماعی بود که افراد مشهوری مثل ایلان ماسک با حمایت از این رمزارزها و مخصوصا دوجکوین به آنها پر و بال دادند.
توییتر با ۸۰۰ میلیون کاربر از سراسر دنیا و زیرساخت سختافزاری و نرمافزاری قدرتمند برای اتصال این کاربران به هم، فرصتی فوقالعاده را در اختیار ماسک قرار میدهد تا به رویای خود برای راهاندازی یک رمزارز غیرمتمرکز جهانی جامعه عمل بپوشاند.
مزایای حضور ماسک در توییتر
با وجود تمام بحثهایی که پیرامون شخصیت ایلان ماسک وجود دارد کسی نمیتواند منکر این شود که او کارآفرینی زبده با بینش بسیار قوی است که تعدادی از بزرگترین شرکتهای دنیا را از صفر خلق کرده. زمانی که او از موشکهای فضایی چند بار سخن میگفت، حتی بعضی متخصصان ناسا هم به او میخندیدند اما همه دیدیم که تنها در یک دهه حرفش را به کرسی نشاند.
این همان چیزی است که توییتر به آن نیاز دارد. هرچند مبنای توییتر بر نوآوری بود اما بنیانگذارانش فاقد دوراندیشی کافی بودند. نه تنها جک دورسی دیر از این شرکت جدا شد بلکه مدیرعامل جدیدش «پاراگ آگراوال» ۳۷ ساله هم تجربه مدیریت چندانی را ندارد. توییتر پلتفرم مورد علاقهی سلبریتیها و سیاستمداران است اما در جذب کاربران عادی چندان موفق نبود و ماسک میتواند با تزریق روحیهی جسورانه، جذب شرکای جدید و ارائه راهکارهای نوین برای درآمدزایی به گسترش کسب و کار توییتر کمک زیادی کند.
این شرکت مدتهاست در گذشته مانده و در زمینههای مثل معرفی قابلیتهای جدید یا درآمدزایی از طریق تبلیغات به مشکل خورده است. احتمالا ارزشمندترین مشارکت ماسک در توییتر تغییر سازوکار و فرهنگ این شرکت و دمیدن خون تازه در رگهای آن برای خطرپذیری و شتاب بیشتر در راستای تغییر خواهد بود که در نهایت به جذب کاربران بیشتر منجر میشود.
معایب حضور ماسک برای توییتر
با وجود تمام محدودیتهای توییتر درهای آن همیشه به روی ماسک باز بود و هر کاری خواسته در آن کرده. او گاهی اوقات با توییتهای جنجالی سعی کرده بیش از پیش در مرکز توجه قرار گیرد و در این راستا حتی از افشای اطلاعات داخلی کمپانی تسلا، بزرگترین خودروساز جهان هم ابایی نداشته است.
حتی کار به جایی رسید که کمیسیون اوراق بهادار آمریکا او را وادار کرد پیش از انتشار اطلاعاتی از این دست توییت را به تایید وکلای شرکت برساند. شاید اطلاعات تسلا تنها برای سرمایهگذاران جذاب باشد اما افشای اطلاعات داخلی توییتر برای صدها میلیون کاربر این شبکهی اجتماعی جذابیت دارد. بنابراین چه تضمینی وجود دارد که مسائل مدیریتی توییتر یا اطلاعات محرمانهی مالی را آن افشا نکند؟
از طرف دیگر همانطور که گفتیم مدیرعامل جدید توییتر در مسائل مدیریتی خام و بی تجربه است و با توجه به شخصیت کاریزماتیک ماسک ممکن است به جای استفاده از تجربهی او به بازیچهی ایلان ماسک تبدیل شود.
سیاستهای ماسک در مورد ماهیت کلی توییتر هم مشخص نیست. او پیش از این به شکل جسورانهای از صفحهی شخصی خود برای حمله به منتقدان و دشمنانش استفاده کرده و برخی ادعاهایش در مورد محدودیت آزادی بیان بیش از اینکه ریشه در واقعیت داشته باشد، به اهداف شخصی مرتبط است. آیا او بهجای اینکه به فکر حمایت از آزادی بیان باشد، خودش را نگهبان توییتر میداند که باید مخالفان را ساکت کند؟
در نهایت چه خواهد شد؟
ایلان ماسک کسی نیست که بعد از خرید ۱۰ درصدی سهام توییتر یک گوشه بنشیند و کاری به سیاستهای شرکت نداشته باشد. او از همین حالا با عضویت در هیئت مدیره نشان داده به دنبال پیادهسازی تغییرات موردنظرش است اما تنها با گذشت زمان مشخص خواهد شد که این تغییرات در نهایت توییتر را به کدام سمت خواهد برد.
با همه این تفاسیر کسی چه میداند شاید حق با «مت لوین» ستون نویس بلومبرگ باشد که میگوید ماسک همه ما را سرکار گذاشته و تنها هدفش از خرید سهام توییتر این بوده که پولی به جیب بزند و مدتی بعد کنار عطای آن را به لقایش میبخشد.